هومن بالازاده با کافه اسپریس برنده جایزه جهانی این روزها خبر های خوبی در خصوص موفقیت های معماران جوان ایرانی به گوش می رسد. این بار نوبتهومن بالا زاده بود تا با کسب رتبه نخست مسابقه جهانی معمار شهری " A+ " بارسلون افتخار دیگری برای معماری معاصر ایران بیافریند. هومن بالازاده به خاطر طراحی داخلی " کافه اسپریس" توانست با حضور ۳۰۰ معمار شرکت کننده در این مسابقه در بین ۶ فینالیست قرار گرفته و جایزه رتبه اول را به خود اختصاص دهد. این پروژه در گذشته نیز کاندید دریافت جایزه در مسابقات دیگری همچون جایزه آجر اتریش و برنده رتبه نخست بخش تجاری در مسابقه معماری داخلی مجله معماری و ساختمان بوده است.
معمار زن ایرانی: فرشید موسوی پروفسور فرشید موسوی، معمار زن ایرانی استاد علوم معماری در دانشگاه هاروارد آمریکاست. خانم فرشید موسوی در سال ۱۳۴۴ در شهر شیراز به دنیا آمده و دانش آموخته دانشگاه کینگز لندن می باشد. وی از کارشناسان معماری سرشناس در جهان به شمار می رود. همچنین از داوران جایزه معماری آقاخان است. فرشید موسوی افتخارات و جوایز متعددی در کارنامه خود دارد. یکی از طرح های برنده فرشید موسوی، برنده رقابت طراحی بین المللی ؛ باغ های لیروند، مون پلیه، فرانسه این برج مسکونی ۱۱ طبقه از صفحات چرخان فرم می گيرد و به زودی به يك آپارتمان ۳۶ واحدی باشكلی منحصر بفرد و تراس هايی وسيع با چشم اندازهای ساحلی و رستورانی در طبقه همكف تبدیل می شود. ساخت اين طرح برگزيده از سال ۲۰۱۴ آغاز شده و اولين فاز يك طرح جامع ۱۲ ساختماني ِ جديد در شهر مون پليه فرانسه است. شركت معماری فرشيد موسوی با اين طرح، به عنوان برنده ی رقابت جاردينز د لا ليرونه معرفی گشته است. معمار زن ایرانی: لیلا عراقیان مهندس لیلا عراقیان،۳۱ ساله، یکی از استعدادهای جوان کشورماست که این روزها به واسطه ساخت پل طبیعت نام این مهندس معمار جوان نه تنها در ایران بلکه در جهان مطرح شده است. او فارغ التحصیل معماری از دانشگاه شهید بهشتی است و کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه UBC کانادا است. پروژه برجسته لیلا عراقیان، پل طبیعت تهران برنده جایزه سالانه A+ قبلا در مطلب پل طبیعت ، جلوه ای خاص میان آب و آتش لذت قدم زدن در این پل را با شما شریک شدیم. خانم عراقیان در سال ۸۹ و زمانی که تنها ۲۶ سال داشت طراحی پل ۲۷۰ متری طبیعت را آغاز کرد و شاید در آن زمان نمی دانست که ایده و طراحی او زمانی محقق شود و پلی زیبا و مدرن در منطقه ای از تهران با طراحی او ساخته شود. این پل جزء ۵ انتخاب برتر ۳۰۰ معمار برجسته جهان در مسابقه معتبر معماری شهری " جوایز معماری (A+ (architizer awards در سال ۲۰۱۵ که مقر آن در نیویورک است ، انتخاب شد. معمار زن ایرانی: نکتار پاپازیان نکتار پاپازیان، اولین زن معمار فارغ التحصیل از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران می باشد. او در شهر اراک به دنیا آمده و و در دانشگاه بوزار پاریس تحصیلات خود را به پایان رسانده است. وی در مدت ده سالی که در پاریس اقامت داشت، به کار در دفاتر معماری نیز مشغول بود. مهمترین پروژه های معماری و طرح های شهری که پاپازیان در آنها شرکت داشت می توان به دانشگاه جندی شاپور، بخش هایی از دانشگاه تبریز، دبیرستان جامع بوعلی و... اشاره کرد معمار زن ایرانی: نسرین سراجی نسرین سراجی متولد ۱۹۵۷ در تهران و فارغ التحصیل انجمن معماری لندن (AA) است. خانم سراجی علاوه بر کار حرفهای، مدیر مدرسۀ عالی معماری پاریس است. پروفسور سراجی، عنوان و نشانهای بیشماری به جهت، مهارت و توانمندی خود در زمینه هنرمعماری دریافت کرده است. او همچنان در هنر معماری پیش تاز و سرآمد معماران عصر خویش است. معماران زن ایرانی: گیسو و مژگان حریری گیسو و مژگان حریری خواهران معمار ایرانی خیلی زود و زمانیكه هنوز دانشجو بودند با كار بر روی مسابقات مختلف و مباحث تئوری آغاز نمودند. گیسو حریری در ۱۹۸۰ از دانشگاه کرنل فارغ التحصیل شد.پس از همکاری با چند دفتر معتبر در سانفرانسیسکو و نیویورک دفتر معماری حریری و حریری رو تاسیس کرد و علاوه بر کار حرفه ای از ۱۹۸۷ در دانشگاههای کلمبیا.کرنل.مک گیل و مدرسه طراحی پارسونز تدریس کرده است. مژگان حریری مدرک کارشناسی رو در ۱۹۸۱ و پس از تدریس زیر نظر کالین رو Colin Rowe .مدرک کارشناسی ارشد در رشته ی طراحی شهری را در ۱۹۸۳ از دانشگاه کرنل دریافت کرد. شركت Hariri & Hariri در سال ۱۹۸۶ به وسیله گیسو و مژگان حریری تاسیس شد. پروژه های دفتر حریری و حریری به دلیل کیفیت و نو اوری جوایز متعددی از جمله جایزه معتبر اکادمی امریکا دریافت کرده و در نمایشگاه خانه غیر خصوصیUn-Private House موزه هنرهای نیویورک نیز ارائه شده اند... یکی از نمونه کارهای شرکت حریری، خانه و استخر ویلتون Wilton Pool House آنها در كنار طراحی معماری، به طراحی مبلمان به عنوان محصول جانبی فضاهایی كه خلق كردهاند نیز میپردازند. خواهران حریری در مسابقات زیادی شركت كرده و جوایز بسیاری دریافت نمودهاند و آثارشان در نشریات مختلف به چاپ رسیده است.
داریوش بوربور متولد ۷ اردیبهشتماه ۱۳۱۳ در تهران است، او تحصیلات ابتدایی خود را درایران گذرانده و در سن ۱۲ سالگی به منظور ادامه تحصیلات به انگلستان سفر مینماید و پس از طی مراحل متوسطه، و اخذ دیپلم از دانشگاه کیمبریج، لیسانس خود را در رشته معماری و همچنین فوق لیسانس را در رشته شهرسازی از دانشگاه لیورپول دریافت میدارد. پس از آن برای گذراندن دوره دکترا به ژنو عزیمت میکند و تخصص خود را در معماری مناطق گرم و خشک زیر نظر استاد مشهور فرانسویپروفسور اوژن بودوئَن انجام میدهد. همزمان، با استاد معروف شهرسازی پروفسور آرنولد اوشِل و معمارهای بنام سوییسی، فرای و هونزیکر نیز در تعدادی از پروژههای مختلف همکاری مینماید. در سال ۱۳۴۰ بعنوان معاون مدیریت فنی شرکت ساختمانی ایران راه به کشور باز می گردد و در سال ۱۳۴۲ دفتر مهندسی مشاور معماری و شهرسازی خود را در تهران بنیانگزاری مینماید. با فعالیت و پشتکار در مدت زمان کوتاهی مهندسین مشاور بوربور را به یک موسسه بزرگ مهندسی مشاور توسعه داده و در رشتههای معماری، شهرسازی و محوطه سازی کارهای بزرگ و جالبی را به ثمر میرساند. تشکیلات مهندسی مشاور مذکور دارای مهندسین متعدد برجسته ایرانی و خارجی بوده و در اغلب شهرهای مهم ایران شعبه دائر نموده بود. همزمان، طی سالهای ۱۳۵۲ تا۱۳۵۸ با شرکت مهندسی سوییسی (سِپ) در لوزان همکاریهای بین المللی داشت. مابین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ با به وجود آوردن یک تشکیلات جدید در پاریس سرویس اطلاعات فنی و مدیریتی به مهندسین معمار فرانسوی ارائه می داد. در سال ۱۳۶۴ به لس آنجلس در کالیفرنیا عزیمت کرد و در آنجا به فعالیت مهندسی مشاور معماری و کارهای تحقیقاتی مشغول بود. در سال ۱۳۷۱ مجددا به ایران بازگشت و پژوهشگاه و کتابخانه مطالعات ایرانشناسی را بنیان گذاشت. داریوش بوربور برنده مسابقات و جوایز معماری و شهرسازی بین المللی متعددی می باشد، از جمله جایزه مرکوری طلایی از ایتالیا و پنجاه آرشیتکت برتر جهان از یوگسلاوی سابق. بسیاری از متخصین از او به عنوان بنیانگزار شهرسازی نوین در ایران یاد می کنند. کارهای شهرسازی وی شامل چندین طرح جامع شهری، طرحهای شهرسازی منطقه ای، طرح نوسازی اطراف حرم مطهر حضرت رضا (ع) و طرح جامع محیط زیست برای کل ایران در بیش از پنجاه سال پیش از این بوده است. از او همچنین، به عنوان یکی از تاثیرگزارترین معمارهای قرن بیستم ایران یاد می شود. سبک معماری وی با خطوط منحنی و فضاهای غیر متعارف پس از گذشت نیم قرن هنوز شگفتانگیز، نو و ماندگار است. فعالیت های داریوش بوربور در چهار قاره بوده و کسی است که به غیر از کار معماری و شهرسازی به نقاشی، نوشتن، تاریخ، محیط زیست، زبانشناسی و دیگر مطالب ایرانشناسی پرداخته است. به عنوان یک محقق سخنرانیهای زیادی در دانشگاههای معتبر دنیا داشته و نوشته های او در نشریات معتبر بین المللی در ممالک مختلف و به زبانهای مختلف به چاپ رسیده است.من جمله دائرهالمعارف بین المللی شهرسازی و دائره المعارف ایرانیکا.
فرانك لويد رايت يك از بزرگترين معماران تاريخ است. او پيش از نقل مكان به اروپا و شروع به استفاده از رنگهای سفيد در آثارش يك معمار مدرنيست بود. كار او ارگانيك، گرم، و كاملا معاصر بود. نویسنده(وقتی دانشجو بودم اروپايی ها توجه مرا به خود جلب كردند. من شيفته لوكوبوزيه، ميس ون در روهه، والتر گريپوس، و جنبش باهاوس در آلمان بودم. صادقانه بگويم كه هيچگاه واقعا كار لويد رايت را درك نمی كردم. به نظرم آثارش از مد افتاده و قديمی بودند. به نظرم او بيش از حد در مورد جزئيات وسواس به خر ج می داد و تزئينات موجود در كارهايش با گرايشات مينیماليستی دوران جوانی ام جور درنمی آمد. درك مدرنيسم خشك و ساده جنبش باهاوس به نظر سادهتر می رسيد. اما هرچه پختهتر شدم كارهای لويد رايت بيشتر و بيشتر بر من تاثير می گذاشت. آثار او كيفيتی محسوس و لمسشدنی داشت. كارهای او دارای مقياس انسانی بود كه در ظاهر ساده بود اما انجام آن يكی از سختترين كارها بود. ساختمانهايی كه او طراحی می كرد بهسادگی و به طور كامل با طبيعت و مناظر پيرامونش هماهنگی داشت. آثار او صميمی و در عين حال فراگير بود. مدرنيسمی كه در دوران جوانی عاشقش بودم در من رنگ باخت. اما فرانك لويد رايت؟ او همچنان برايم الهامبخش است. من هر بار كه به آثار او نگاه می كنم مجذوب و شيفته آنها می شوم. به نظرم می توانم يك عمر برای فهميدن آثار او وقت بگذارنم.)) او معمولا يك كلاه لبهدار و يك شنل می پوشيد. فرانك در اوايل دوران كاری خود برای لوئيس سوليوان بهعنوان نقشهكش و طراح كار می كرد. اما عصرها برای مشتريان سوليوان كار می كرد. وقتی سوليوان اين موضوع را فهميد فرانك لويد رايت را از كار اخراج كرد. هر وقت به آخرين باری كه اخراج شدم فكر می كنم، سعی می كنم فرانك لويد رايت را تصور كنم كه دارد از اتاق سوليوان خارج می شود. شرط می بندم او شنلش را روی دوشش می اندازد، در را می كوبد، و راه خود را پی می گيرد. اين حرف را قبلا گفتهام: درك درهای ورودی خانههايی كه رايت طراحی كرده واقعا دشوار است. رايت از سقفهای كوتاه در ساختمانهايش استفاده می کرد تا حسی از صميميت خلق كند؛ ساختمانهايی كه میتوانستيد در آنها استراحت و احساس امنيت كنيد. آرامش و سكونی كه پس از اينكه سرتان به دليل سريع بلندشدن گيج می رود بهدست می آيد. ساختمان آبشار فرانک لوید رایت معانی زيادی دارد. فرانك لويد رايت در زمان خود در مهندسی سازه سرآمد بود. او معمولا مرزهای معماری را به جلو هل می داد و در اين زمينه تجربيات فراوانی انجام می داد. داستان اين است كه پيمانكار ساختمان جانسون وكس (Johnson Wax) از استحكام ستونهای قارچمانند مطمئن نبود، بنابراين لويد رايت از يکی از آنها بالا می رود تا به كاگران نشان بدهد كه آنها كاملا مطمئن و مستحكم هستند. مطمئنم كه وقتی او در بالای ستون بود حالتی باشكوه داشته، با موهايی سفيد و شنلی نخی كه در هوا آويزان بوده است. همچنين مطمئنا كه وقتی رايت در بالای ستونها بود كارگران نردبان را كنار كشيدهاند. لويد رايت هريسون فوردِ معماری است، يا حداقل روتگر هاور. با موتور سيكلت در حال حرکت هر اثر هنری را بهتر می توان تماشا كرد. اين خانه را اخيرا پيدا كردهام كه يكی از آخرين كارهای فرانك لويد رايت است و ساخت آنها چند سال پيش به پايان رسيده است. واقعا هيجانانگيز و جذاب است.
نسرین سراجی نسرین سراجی در سال 1336 در شهر تهران به دنیا آمد. بانوی معمار و معماری، پروفسور سراجی فارغالتحصیل انجمن معماری لندن (AA) متولد تهران - ایران است. او پس از فارغ التحصیلی از انجمن معماری در لندن، بلافاصله شروع به کار در ادارات بزرگ چند ملیتی در بریتانیا کرد. در همان زمان بود که با جلوههای مختلف و جدید معماری چون، طراحی شرکتها، تفکر عمومی و... آشنا شد. وی در سال 1989 در کشور فرانسه به عنوان یکی از برندگان رقابت آزاد در جشنهای دویست ساله انقلاب فرانسه، انتخاب شد. این انتخاب تاییدی بر باورهای پروقسور سراجی از دیدگاه فرهنگی، اجتماعی که در طول این سالها در زمینه معماری دنبال کرده بود، شد. باورهایی که او را در مسیر، مداوم با تعامل بصورت هم زمان درفعالیتهای علمی، پژوهشی معماری، آموزش، تالیف غنی و... یاری و مقاوم ساخت. پروفسور سراجی پس از کسب رتبه اول در مسابقة طراحی مرکز موقت آمریکا، آتلیه سراجی را درسال 1990 در پاریس تأسیس کرد. بانوی معمار از سال 1993 در دانشگاه کلمبیا و دانشگاه پرینستون تدریس کرده و هم اکنون رئیس بخش معماری دانشگاه کرنل است. این بانوی توانمند و خستگی ناپذیر، علاوه بر کارهای حرفهای، در سال 2006، با حکم ریاست جمهوری، به مقام ریاست مدرسه عالی معماری پاریس دست یافت و همان سال مجدداً به عنوان رئیس بخش معماری و آکادمی هنرهای زیبا در شهر وین - اتریش انتخاب شد. او همچنین در سال 2006 به پاس خدماتش در عرصة معماری، مدال (Chevalier des Arts et des letters) را از وزیر فرهنگ فرانسه و در سال 2008 مدال نقره را از انجمن معماری فرانسه و مدال (Chevalier dans lordre national du Mérite)را با حکم ریاست جمهوری فرانسه دریافت کرد. ونیز بارها و بارها به عنوان عضو هیئت داوران در کشورهای مختلف انتخاب و دعوت شده است. نسرین سراجی به طور گسترده، سخنرانیهای بسیاری در اروپا، ایالات متحده و آسیا انجام داده است. علاوه بر آنها او مقالات علمی متعدد و بیشماری در زمینه معماری و شهرسازی ارائه داده است. سراجی، عنوان و نشانهای بیشماری به جهت، مهارت و توانمندی خود در زمینه هنرمعماری دریافت کرده است. او همچنان در هنر معماری پیش تاز و سرآمد معماران عصر خویش است. پروفسور نسرین سراجی با به کارگیری مفهوم بادگیرهای ایرانی در آسمان خراش یکی از بزرگترین مراگز تجاری جهان را خواهد ساخت این آسمان خراش در کشور مالزی شهر پینانگ خواهد بود. از خصوصیات دیگر این آسمان خراش آمده است که این مرکز خرید جهانی، هیچ گونه دی اکسید کربنی تولید نخواهد کرد. این یکی از طرحهای علمی و هنری سراجی است که جزو معماران رسمی فرانسه میباشد. این بانوی توانمند، مدیریت این پروژه بزرگ را بر عهده دارد. متاسفانه روزنامههای مالزی ایشان را به عنوان یک پرفسور فرانسوی معرفی کردهاند. فعالیتهای نسرین سراجی: ·ورود به دانشکده پزشکی - دانشگاه اصفهان، ایران به سال 1974 ·فارغالتحصیل دانشکده انجمن معماری، لندن، انگلستان به سال 1983 ·تاسیس موسسه وآتلیه معماری سراجی در پاریس به سال 1990 ·عضو منتخب از کارشناسان فرانسوی در زمینه تحقیقات معماری و آموزش معماری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمیسیون اصلاحات آموزش معماری به سال 2003 ·دریافت نشان و عنوان شوالیه dans LOrdre، پردازنده هنر زیبا و ادبیات هنری از وزارت فرهنگ فرانسه به سال 2006 ·برنده جایزه شوالیه ملی LOrdre DU Mériteبه سال 2008 ·دریافت مدال نقره از آکادمی معماری فرانسه Médaille Dبه سال 2008 ·دریافت جایزه شوالیه لژیون ملی LOrdre DHonneurبه سال 2011 کارهای حرفه ای: ·انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا RIBAبه سال 1983 ·ثبت صفحه ARBمعماری، بریتانیا، به سال 1983 ·دریافت شفارش کارهای معماری حرفهای فرانسه به سال 1990 سوابق تدریس و دورههای علمی: ·سال 2006 به عنوان رئیس و مدیر مدرسه معماری عالی پاریس با نام Malaquaisمنصوب شد. ·سال 2006 به عنوان استاد معماری در موسسه و آکادمی هنرهای زیبا و معماری وین -اتریش ·سال 2001 تا 2005 استاد دانشگاه کرنل- دانشکده هنر معماری و برنامه ریزی ایالات متحده آمریکا ·سال 2001 تا 2005 استاد و رییس بخش معماری ایتاکا- ایالات متحده آمریکا ·سال 1996 تا 2001 استاد مدعو، دانشگاه پرینستون دانشکده معماری پرینستون، نیوجرسی، ایالات متحده آمریکا ·سال 1996 تا 2001 رئیس و استاد دانشکده کارشناسی ارشد معماری و هنرهای زیبای وین- اتریش ·سال 1993 تا 1998 استاد مدرسه انجمن معماری، لندن، انگلستان- کارشناسی ارشد ·سال 1995، استاد مدعو و ویژه معماری در آکادمی هنرهای زیبا و معماری، پاریس- فرانسه ·سال 1994 استاد مدعو دانشگاه کلمبیا، دانشکده معماری و برنامه ریزی و نیز نیویورک- ایالات متحده امریکا و فرانسه ·سال 1994 استاد مدعو دانشگاه تولان دانشکده معماری، نیواورلئان، لوئیزیانا، آمریکا ·سال 1988 تا 1991 استاد مدعو دانشگاه تورنتو- کانادا، برنامه تحصیل دانشجویان خارج از کشور تصاویر منتخب، نمونه کارهای این بانوی معمار، نسرین سراجی هستند.
نام: فرشید موسوی تاریخ تولد :1939 محل تولد: شیراز / ملیت: ایرانی سبک(ها) : سبک نوین(معماری مفهومی) پروژههای معروف: طرح سینما آزادی , بندر بین المللی یوکوهاما جوایز: جایزه چارلز نیکس, WTC نیویورک تحریریه آرشیتکت: فرشید موسوی در سال ۱۹۶۵ در شهر شیراز متولد شد و در سن ۱۸ سالگی به عنوان دانشجوی معماری در دانشگاه داندی (Dundee) بریتانیا پذیرفته شد. بعد از اتمام تحصیل در دانشگاه داندی و یک سال کار در کارگاه ساختمان رنزو پیانو در جنوا، مشغول به تحصیل در مدرسه معماری بارتلت در کالج لندن شد. او در سن ۲۴ سالگی و در هنگام تحصیل برای کسب مدرک کارشناسیارشد معماری در دانشگاه هاروارد، آلخاندرو زائرا پولو، شوهر و همکار آینده خویش را ملاقات کرد. این دو جوان هدف مشترکی داشتند و برای رسیدن به آن سخت تلاش میکردند و آن چیزی نبود جز بیرون کشیدن مباحث و طرحهای آوانگارد از برجهای عاج مدارس معماری. موسوی در سال ۱۹۹۱ از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شد و همکاری با زائرا پولو در دفتر کولهاس (Rem Koolhaas) رتردام را آغاز کرد. بعد از دو سال همکاری، آنها با یکدیگر ازدواج کرده و «دفتر معماری خارجی» (FOA) در لندن را راهاندازی کردند. آنها در هنگام تاسیس این شرکت، برای تدریس در انجمن معماری در آن شهر به سر میبردند. این زوج معمار بعدها در دانشگاههای پرینستون، یو.سی.ال.ای و کلمبیا در امریکا نیز به تدریس معماری پرداختند. اما سال ۱۹۹۵ نقطه عطفی برای شرکت نوپای آنها بود. FOA در مسابقه بینالمللی طراحی فرودگاه بینالمللی یوکوهامای ژاپن شرکت کرد و برنده نهایی آن شد. فرشید موسوی و زائرا پولو بعد از زوج رنزو پیانو و ریچارد راجرز که بیست سال قبل برنده مسابقهای در این سطح شده بودند، جوانترین معمارانی بودند که توانسته بودند در سطح بینالمللی اینچنین بدرخشند. اولین پروژهای که توسط FOA و در سال ۱۹۹۸ به اتمام رسید ساخت رستوران بلگو در بیشه لدبروک شهر لندن بود. هفت سال بعد از برنده شدن طرح فرودگاه یوکوهاما توسط فرشید موسوی و شوهرش، ساخت این بنای مهم به پایان رسید و شرکت آنها برای معرفی معماری انگلستان در بیینال معماری ونیز توسط کنسولگری بریتانیا انتخاب شد که مصادف بود با انتخاب خانم موسوی به عنوان پرفسور آکادمی هنرهای زیبای وین. سال ۲۰۰۳ سال چندان موفقی برای آنها نبود چون طرح آنها برای مسابقه بزرگ معماران جهان در نیویورک موفقیتی کسب نکرد ولی سال بعد را میتوان یکی از موفقترین دورههای کاری FOA نامید. افتتاح پارک آودیتوریوم در میدان فرهنگهای بینالمللی در بارسلونا، نمایشگاهی از کارها و طرحهای شرکت در انستیتوی هنرهای مدرن در لندن، برگزیده شدن به عنوان یکی از معماران مناقصه المپیک ۲۰۱۲ لندن و برنده شدن طراحی ساختمان جدید موسیقی و تئاتر BBC در وایت سیتی لندن از موفقیتهای بیشمار آنها در سال ۲۰۰۴ بود. FOA به سرپرستی خانم موسوی و آقای پولو طرحهای بسیار زیادی را به اتمام رسانده و یا در حال اجرا دارد که از جمله آنها میتوان از انتشارات دالنیوک در شهر کتاب کره جنوبی، ساختمان تئاتر شهرداری توربیخا در اسپانیا، مجتمع اومرانیه در استانبول، مجتمع مسکونی کارابانچل در مادرید، مرکز تکنولوژی بارسلونا، دپارتمان جان لوییز، کالج طراحی ریونزبورن و ساختمان سهگانه EC3 در انگلستان، انستیتوی پزشکی قانونی مادرید و برج مسکونی دورانگو در اسپانیا نام برد. طرحهایی که آنها ارائه میدهند این حس را به انسان القا میکند که گویی یک جراح پلاستیک پوسته زمین را در اختیار گرفته و به آن شکل میدهد. ساختمانها به مناظر و مناظر به ساختمانها تبدیل میشوند و انسان و طبیعت یکدیگر را در آغوش میگیرند. شاید همین نگرش به معماری باشد که FOA را به یکی از خلاقترین و مهمترین شرکتها در زمینه طراحی شهری و معماری مناظر در جهان بدل ساخته و جوایز بسیاری را برای آنها به ارمغان آورده است؛ جوایزی همچون: چهار جایزه اروپایی RIBA در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۰۶، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۴، جایزه معماری ELLE اسپانیا، جایزه تجاری اروپا برای در نظر گرفتن مسائل محیطی در مجتمع استانبول، جایزه معمار سال اسپانیا، جایزه توپوگرافی در بیینال ونیز، جایزه معماری اریک میرالس، جایزه بینالمللی معماری داخلی FX، مقام دوم مسابقات بینالمللی بازسازی ساختمانهای کنار آب در تنهریف اسپانیا و دهها مورد دیگر. شایان ذکر است که خانم موسوی در رقابت برگزارشده برای طراحی سینما آزادی در سال ۱۹۹۷ نیز با طرحی بسیار جالب و تاحدی شبیه به ساختمان جعبه موسیقی BBC، شرکت کرد که البته برنده آن مسابقه شناخته نشد. فرشید موسوی استاد بخش معماری دانشگاه هاروارد است. او این رشته را در دانشگاه های GCD، کالج لندن، داندی و مدرسه معماری بارتلت تدریس می کند. پیش از تاسیس دفتر معماری خارجی همراه با آلخاندرو زارا یولو در سال ۱۹۹۲ در لندن، موسوی مسوولیت طراحی ساختمان رنزوپیانو در جنوا و اداره دفتر معماری کلان شهر روتردام را نیز بر عهده داشت. با توجه به اینکه موسوی استادی متعهد و بسیار برجسته است در دانشگاه های UCLA، کلمبیا، پرینستون و چند مدرسه معماری دیگر در اروپا به عنوان ناظر فعالیت می کند. خانم موسوی به مدت ۸ سال در اتحادیه معماری لندن مشغول به تدریس بود و در این مدت ریاست موسسه معماری فرهنگستان هنرهای زیبا در وین را نیز بر عهده داشت. علاوه بر سرپرستی این فرهنگستان فرشید موسوی بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ در این موسسه به تدریس نیز مشغول بود. شرکتی که فرشید موسوی در لندن تاسیس کرده و به نام دفتر معماری خارجی (FOA) مشغول به فعالیت است به عنوان یکی از برجسته ترین و خلاق ترین شرکت های معماری در طراحی های شهری و چشم اندازها در سراسر جهان به حساب می آید. این شرکت تا به حال پروژه های بین المللی زیادی در نقاط مختلف جهان اجرا کرده است که اکثر آنها نامزد کسب جایزه های بین المللی در طراحی بوده اند. از این طراح ها می توان به گذرگاه دریایی یوکوهاما در ژاپن، پارک بزرگ بارسلونا همراه با تالارهای کنفرانس محوطه سرباز، هتل بلومون در گروننیگن هلند، ساختمان پلیس بزرگ بارسلونا همراه با تالارهای کنفراس محوطه سرباز، هتل بلومون در گروننیگن هلند، ساختمان پلیس در لاویلا یویاسا اسپانیا و غرفه نمایشگاه صادرات بین المللی اسپانیا اشاره کرد. از طرح های در دست احداث FOA هم می توان از ساختمان تئاتر ترودیا (در اسپانیا) مرکز فن آوری لوگو ونو و مرکز اسکان اجتماعی مادرید نام برد. FOA در کشورهای دیگر هم طرح هایی در دست ساخت دارد. ساختمان اصلی ناشران در پاجو کره جنوبی، مرکز جدید موسیقی BBC در لندن، دانشگاه هنر و طراحی در انگلستان و دفاتر کار مختلف با مقیاس بزرگ در هلند از طرح های هستند که توسط FOA در حال اجرا و ساخت می باشند. اکثر فعالیت های این شرکت و طرح های در دست اقدام FOA در تعداد زیادی کاتالوگ به چاپ رسیده اند و به این وسیله این فعالیت ها به مردم معرفی می شوند. فرشید موسوی علاوه بر اینکه عضو ثابت کمیته طراحی بین المللی (IDC) در لندن است یکی از اعضای گروه مشاورین معماری و طراحی پارلمان انگلستان نیز به شمار می آید. در نوامبر ۲۰۰۵، هم موسوی به عنوان مسوول کمیته برگزارکننده اعطای جوایز معماری «آقاخان» برگزیده شد. ........................................................................................................................... ........................................................................................................................... جوایز دریافتی و افتخارات سال ۲۰۰۵: جایزه چارلز نیکس اولین جایزه نمایشگاه بین المللی آیچی پاویلیون اسپانیا در مسابقات ژاپن سال ۲۰۰۴: - جایزه نقشه کشی معماری برای پارک نوارتیس و پارکینگ بزرگ بازل در مراسم سالانه ونیز سال ۲۰۰۳: جایزه اریک میرالز برای معماری «بندر بین المللی یوکوهاما» در مادرید – جایزه «معماری کاناگاوا» برای معماری «بندر بین المللی یوکوهاما» در ژاپن اولین جایزه مسابقات طراحی مرکز موسیقی BBC در لندن سال ۲۰۰۲: نامزد کسب عنوان برتر مسابقات طراحی WTC در نیویورک سال ۲۰۰۱: - انتخاب به عنوان برترین معمار در مسابقه بین المللی طراحی بانک Entry South در لندن سال ۲۰۰۰: - انتخاب به عنوان برترین معمار طراحی سالن های کنفرانس و پارک South-Eastern در بارسلونا سال ۱۹۹۹: کسب عنوان برترین طراح داخلی برای طراحی بهترین محل بازی سرپوشیده سال ۱۹۹۸: کسب مقام دوم در مسابقات بین المللی بازسازی ساختمان های کنار آب در تنه ریف اسپانیا سال ۱۹۹۷: کسب عنوان دوم مسابقات طراحی میونگ دانگ در کره جنوبی سال ۱۹۹۷: برنده طرح سینما آزادی تهران . ایران سال ۱۹۹۵: برنده جایزه طراحی بندر بین المللی یوکوهاما سالن های همایش و پارک ساحلی بارسلونا، اسپانیا (جنوب غربی) ........................................................................................................................... مصاحبه ی فرشید موسوی خوشبختم از آشنايي با دو معمار ايراني از تبريز من در حال حاضر مشغله زيادي دارم، اما خوشحال خواهم شد كه به مصاحبه شما كمكي نمايم. سؤالاتتان را از طريق ايميل برايم ارسال كنيد و من نيز تلاش خواهم نمود كه به بهترين نحو ممكن به آنها پاسخ دهم. با بهترين آرزوها فرشيد. خانم موسوي لطفا كمي راجع به بيوگرافي و تحصيلات خود برايمان بگوييد: من در شيراز متولد شدم چرا كه مادرم اهل آنجا بود اما تا 13 سالگي در ساري زندگي كردم به جهت اينكه پدرم اهل آنجا بود، تا 13 سالگي در ساري تحصيل كردم و پس از آن به انگلستان نقل مكان كرديم. در ابتدا معماري را در دانشگاه داندي (Dundee) اسكاتلند و سپس در دانشگاه لندن در شهر لندن تحصيل نمودم سپس براي تحصيلات تكميلي (Post Graduate) به دانشگاه هاروارد(Harvard University) در بوستون آمريكا رفتم. لطفا كمي درباره ايده ها، نظرات و سبك معمارانه خود توضيح دهيد: اين سوال بسيار وسيع و گسترده است و مي بايد طوري طبقه بندي شود كه قادر باشم در مصاحبه اي از طريق ايميل به آن به طور مؤثري جواب بدهم. اما درباره سبك: شايد به سبك به عنوان "روشي براي نمود" (The Way of Performance) علاقمندم تا يك "فراوري يا بازده" (Output)، اگرچه اين دو مفهوم به شكل نزديكي با هم در ارتباط هستند. نظر شما درباره معماري ايران در عصر حاضر چيست؟ من ابدا نمي توانم درباره معماري امروز ايران نظري دهم، چرا كه در 13 سالگي و در حالي كه در آن وقت معمار هم نبودم، ايران را ترك گفته ام. نظر شما در مورد روند تدريس معماري در ايران چيست؟ آيا كارا و مؤثر است؟ اگر منظور شما آموزش معماري در ايران است، باز هم هيچ آگاهي نسبت به آن ندارم و نميدانم معماري چگونه در ايران تدريس مي شود. اگر سيستم آموزش معماري ايران اصلاح شود، مسأله معماري ايران حل خواهد شد؟ اگر در ايران دروس دانشگاهي و تمرينات عملي نزديك و به هم پيوسته باشند، اين آموزش اصلاح يافته باعث بهبود تمرينات عملي در ايران خواهد شد. هر چند من مطمئن نيستم كه اين مورد و مسأله معماري ايران باشد. در موارد ديگر، بهبود آموزش هميشه به معني بالابردن استانداردهاي آموزشي براي دانش آموختگان بعدي مي باشد كه اين رويه در مسير صحيح تري مي باشد. آيا خود شما مايل به تدريس در ايران هستيد؟ مسلما بله. اين پيشنهاد برايم دل انگيز و فريبنده نمود، هر چند كه در حال حاضر زندگي من در انگلستان است. حال نظر شما درباره تاريخ گرايي و معماري تاريخي در ايران چيست؟ تاريخ قسمتي از فرهنگ است و ايران صاحب تاريخي غني در معماري است و اين تاريخ قسمتي از تاريخ معماري جهان نيز هست و از اين رو مي بايست گرامي داشته شده و نگهداري و حمايت شود. ما مي بايست كه به اين گذشته بباليم. اما نظر شخصي من اين است كه ما نيز مي بايد متعهد به توليد معماري با همان كيفيت باشيم اما از طريق خلاقيت، هم عصري و مطابقت با نيازهاي حال حاضر. بديهي است كه كپي كردن از تاريخ برابر با توليد معماري با همان روح و حال و هوايي نيست كه پيشينيان ما، آنها را به مثابه نمونه هايي اصلي در زمان، توليد كردند. ........................................................................................................................... طرح فرشید موسوی در دوسالانه ونیز ۲۰۱۲ Osanbashi Pier در یوکوهاما در ژاپن گذرگاه دریایی یوکوهاما هتل بلومون مجتمع مسکونی Défense Nanterre در پاریس موزه هنر کلیولند
آرمین محسن دانشگر آرمین محسن دانشگرمتولد 1352 معمار ایرانی-اتریشی است. ایشان دکتری معماری از دانشگاه فنی وین است و مدرس و همکار دانشگاه وبستر وین و استاد ميهمان در دانشكده هاي لندن، نيويورك و هنگ و كنگ است. وی دفتر معماری دانشگر را در وین بنیاد نهاد که در شهر های مونیخ و لندن نیز دفتر دارد. دانشگر در دوره های حرفه ای بسیاری در ایران همکاری دارند. تحصیلات دانشگاهی : دکتری معماری (دانشگاه فنی وین - اتریش)- 2002-2000 فوق لیسانس معماری (دانشگاه فنی وین - اتریش)- 1999-1993 فعالیت های علمی آموزشی و دانشگاهی : - از سال 2009 تاکنون - استاد و مدیر آموزشی معماری - مدرس واحد درسی (هنر و معماری در خاورمیانه) دانشگاه آمریکایی وبستر، پردیس دانشگاهی وین از سال 1999 تاکنون - عضو هیئت علمی دانشکده ی معماری، دانشگاه فنی وین افتخارات : - جایزه بهترین معماری سبز برای پروژه مسکونی - اداری Steingasse وین بارسلون، اسپانیا (2011) - احراز رتبه اول در مسابقه معماری طراحی مجموعه ی مسکونی Goldschlagstrasse وین، اتریش (2009) - جایزه طراحی و بازسازی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در مونیخ، لندن (2008) - دریافت لوح تقدیر و جایزه ی بهترین معماری اروپا، سازگار با محیط و صرفه جو در مصرف انرژی پاریس، فرانسه (2007) - دریافت لوح تقدیر و جایزه بهترین معماری سال 2006 اتریش برای مجموعه مسکونی Obere Amtshausgass (2006) تصاویر تعدادی از پروژه های این معمار را در زیر می توانید ببینید : طرح پیشنهادی برای دانشگاه آزاد بروجرد سفارت ایران در لندن مجموعه حقانی تهران
آلوارو سیزا، استاد المان های معماری در پس طرح اصلی آلوارو یواخیم ملو سیزا ویرا در سال 1933 در متوزینو در نزدیکی پورتوی پرتغال به دنیا آمد. هنگامی که او در سال های 1949 تا 1955 درمدرسه هنرهای زیبای پورتو به تحصیل می پرداخت، اولین طرحش در سال 1954 ساخته شد. سیزا از سال 1955 تا 1958 با معماری به نام فرناندو تاوورا همکاری کرد. او در سال های 1966 تا 1969 در مدرسه معماری پورتو به تدریس پرداخت و در سال 1976 به عنوان استادیار سازه این دانشگاه منصوب شد. سیزا به عنوان استاد مدعو در موسسه فدرال تکنولوژی سوئیس، دانشگاه پنسیلوانیا، مدرسه لوس آندس بوگوتا و مدرسه عالی طراحی دانشگاه هاروارد (به عنوان دستیار کنزو تانگه)فعالیت کرد. بنیاد معماری Every Design عنوان کرده: کارهای سیزا یک تلاش جدی برای خلق یک لحظه قدرتمند و مقاوم مثل بتن، با تفاوت های ظریف و منحصربه فرد خود است. او بهترین معمار در زمینه ی تلفیق مسایل گوناگون است. بارزترین خصیصه ی آلوار سیزا استادی او در پرداخت و اجرای معماری در زمینه هایی است که ظاهراً غیرممکن هستند. وی با مهارت مطالعاتش مکان را به فرم های مجسمه گونه که قابل پیش بینی و عادی نیستند، بدل می کند. سیزا یکی از اولین و بزرگ ترین معمارانی است که المان های کارهایش، به بافت و شکل اصلی برتری دارند، و طرح های وی همیشه با یک فضای الهام شده از المان های هنری تلفیق شده است. آثار سیزا حس تازگی و آزادی را در دیگران به وجود می آورد. در معماری وی، تنها چیزی که که او را به واهمه وا می دارد، خطر انقراض است. آلوارو سیزا از جمله معمارانی بوده که هنوز تدریس را در برنامه کاری خود قرار داده است. او به عنوان مدرس میهمان در بسیاری از دانشگاه های ایالات متحده، آرژانتین، کلمبیا، اسپانیا، آلمان، فرانسه، فرانسه، نروژ، هلند، سوئیس، اتریش، و انگلستان تدریس کرده، و در همایش های بسیاری شرکت کرده است. در سال های اخیر افتخارات متعددی از بنیادها و موسسات در اروپا دریافت کرده است. از جمله مدال طلای بنیاد آلوارو آلتو در سال 1988، و جایزه مشهور میس وندرو مربوط به بانک بورخس و ایرمائو پرتغال در سال 1986. پس از انقلاب کشور پرتغال در سال 1977، مسئولان دولت، آلوارو سیزا را برای طراحی پروژه شهرسازی و برنامه نوسازی شهرهای حومه مراکز اصلی انتخاب کردند. بر نامه های اصلی این پروژه، طراحی و ساخت بیش از 1200 خانه کوچک و کم هزینه که دارای یک طبقه، تا حداکثر دو طبقه بوده است، که عرصه حیاط برای تمام خانه ها در نظر گرفته شده است. در ادامه با برخی پروژه های وی آشنا می شویم: 1. خانه چای بوا نووا (1963) 2.موزه هنر گالیسیایی (1964) 3. Quinto da malagueira - 1997 4. 1994-کتابخانه Alveiro 5.دانشکده معماری (1995) 6.کلیسای ماکرو کاواناسس (1996) 7. گالری سرپنتین (2005) 8. مجموعه ورزشی لیوبرگات (2005) 9. خانه آرماندو پاسوس (2005) 10. ساختمان بنیاد کامارگو (2008)
عبدالعزیز فرمانفرماییان از بنیانگذاران نظام مهندسی جدید و سهم بسیار مهم و بزرگی در معماری معاصر ایران دارد. عبدالعزیز فرمان فرماییان در سال 1299 در خانواده ای صاحب نام در سایت و فرهنگ معاصر به دنیا آمد وی تحصیلات خود را در دانشکده بوزار پاریس گذراند و در آوریل دهه 30 فارغ التحصیل شد و به ایران بازگشت. در ابتدا در گاراژ خانه پدرش شروع به طراحی برای خانه های اقوام و دوستان کرد و سپس به استخدام دفتر دانشگاه تهران درآمد. وی پس از چندی با مهندس آفتن دلیان، سیهون و قیاهی در یکی از آتلیه های دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحت ریاست مهندس فروغی به کار تدریس پرداخت. From flow the function روش کار و طراحی این معمار بزرگ بود. از جمله آثار وی: استادیوم ورزشی، ساختمان شرکت نفت، مسجد دانشگاه تهران، ساختمان وزارت کشاورزی، برجهای سامان، برجهای ونک پارک، ساختمان بورس، دانشکده دامپزشکی، کاخ مادر سعدآباد، کاخ نیاوران، ساختمان اداری صدا و سیما. کانپست طراحی ورزشگاه آزادی: یک تپه آتشفشانی که اطراف آن شیب دار می باشد و بالای آن یک حفره آتشفشان وجود دارد که شبیه یکی از ورزشگاههای مکزیک می باشد. پس این طرح را در جایی اجرا کردن که اطراف آن تپه های کن وجود داشت. دفتر فرمان فرماییان علاوه بر طراحی معماری در طراحی شهری و شهرسازی نیز وارد فعالیت شد از جمله در سالهای 1346 تا سال 1354 کلیه کارهای غیرصنعتی کنسرسیوم نفت شامل شهرسازی، مدرسه سازی و خانه سازی و ساخت دفاتر اداری در مناطق نفت خیز را به عهده داشت و شهرسازی و خانه سازی مجموعه شرکت مس سرچشمه کرمان، شرکت خانه در کرج، شرکت خانه در اصفهان و شرکت خانه در شرق تهران را انجام داد. اما شناخته شده ترین فعالیت شهرسازی او تهیه نقشه جامعه شهر تهران با همکاری ویکتر گروئن می باشد.استادیوم ورزشی آزادی Azadi Stadium مجموعه ورزشی آزادی در کیلومتر 14 اتوبان تهران ـ کرج در زمینی به مساحت چهار میلیون مترمربع در دو مرحله بنا شده است. مرحله اول، شامل ساخت استادیوم یک صد هزار نفری، دریاچه و پارکینگ است که به جاده های شرقی و غربی مرتبط می شود. این مرحله توسط شرکت آرمه و توسط عبدالعزیز فرمانفرماییان و همکاران اجرا شده است. مرحله دوم، مابقی مجموعه شامل سالن ورزشها، استخر، پیست دوچرخه سواری، ساختمان اداری، مرکز مطبوعات، سالن تیراندازی و زمینهای تمرین ورزشهای مختلف می باشد که احتمالاً توسط حجت ا. بیوسیانس و ف. شاهمرادی طراحی شده است. محوطه قسمت اعظم مجموعه به پارک، فضاهای سبز و فضاهای ارتباطی اختصاص داده شده است. دو مسیر پیاده کمربندی، یکی هم سطح دریاچه و دیگری بالاتر از آن و هم سطح مسیر سواره، به همراه سه رستوران و یک بوفه این مجموعه را تکمیل می کند. محوطه این مجموعه نه فقط برای بازی، بلکه برای تجمع عمومی در مواقع دیگر طراحی شده است. یک دریاچه مصنوعی با مساحت حدود 220 هزار متر مربع و حدود 600 هزار مترمکعب گنجایش در شمال استادیوم یکصد هزار نفری قرار گرفته و به عنوان مرکز تفریح گاه محسوب می شود. دو پیاده رو در سطح پایین و یک مسیر در سطح بالا، دور تا دور دریاچه حرکت می کند که اطراف این مسیر، چمن کاری و درخت کاری شده است. سطح چمن کاری به بیش از 250 هزار متر مربع می رسد. سه رستوران در شمال، شرق و غرب دریاچه وجود دارد. خاک ریزیهای استادیوم یک صد هزار نفری از خاک این محل تأمین شده است. در قسمت غرب دریاچه، زمینهای تمرین والیبال، بسکتبال، تنیس و فوتبال قرار دارد. در جنوب محوطه دو زمین مخصوص برای تمرین پرتابها در نظر گرفته شده است. پارکینگ با توجه به این که ورود تدریجیاست اما خروج تماشاچیان هم زمان و همراه با ازدحام است و با توجه به این که در هنگام خروج احتمال تجمع وجود دارد، موقعیت استقرار پارکینگها به گونه ای است که تماشاچیان در فواصل زمانی کافی، به پارکینگها برسند. پارکینگها در دو قسمت شرق و غرب مجموعه قرار دارد. در مرحله اول برای 10 هزار سواری و 200 اتوبوس پارکینگ در نظر گرفته شده بود که این تعداد در مرحله دوم به 13 هزار ماشین و6560 اتوبوس رسید. ارتباطات در داخل مجموعه یک خط کمربندی تماشاچیان را به درون مجموعه منتقل می کند. از ورودی اصلی تا استادیوم یکصد هزار نفری، یک جاده عریض تشریفاتی قرار دارد که در دو طرف آن، مسیر حرکت پیاده با فضاهای باز بین ساختمانهای مختلف در نظر گرفته شده است. جاده اصلی و مسیر پیاده به عنوان ستون فقرات مجموعه است و بقیه مسیرهای پیاده به صورت یک حلقه به دور آن می چرخند. ورود تماشاچیان به استادیوم یک حلقه عریض ارتباطی، استادیوم را از خارج احاطه کرده است. از این حلقه، چهار سطح شیبدار عریض در شمال و جنوب، در حدود 55 هزار تماشاچی را به دو سطح افقی که تقریباً 11 متر بالاتر از سطح حلقه های رفت و آمد خارجی واقع است، می رساند. در این دو سطح بلیتها کنترل می شود. از هر یک از این دو سطح، دو رامپ دیگر به بالاترین نقطه استادیوم واقع در شرق و غرب منتهی می گردد و در نهایت تماشاچیان از ورودیهای مستقل که در طول رامپها پیش بینی شده اند به 36 جایگاه مختلف وارد می گردند. هفت تونل ورودی و یک ورودی تشریفاتی در فواصل معین، حدود 45 هزار تماشاچی را به یک حلقه رفت و آمد داخلی هدایت می کند که از زمین 10 مت و 60 سانتی متر ارتفاع دارد. این همان حلقه ای است که به 36 جایگاه منتهی می شود. این تونلها با توجه به عرض 5/9 متری شان قادرند که در هر دقیقه 7500 نفر تماشاچی را به بیرون هدایت کنند. در حدود 8 هزار صندلی فایبرگلاس در شرق و غرب استادیوم برای تماشاچیان گذاشته شده است و بقیه صندلیها، بتونی پیش ساخته می باشند (البته این پیش از تغییراتی است که اخیراً اعمال شده است). در قسمت شمال استادیوم و در انتهای رامپها، تابلوی اعلام نتایج قرار دارد که این سیستم اعلام نتایجبا توجه به زمان ساخت آن از مدرنترین نوع در دنیاست. این تابلو قادر است که به دو زبان فارسی و انگلیسی انیمیشن و تصویر را پخش کند. طراحی استادیوم استادیوم یکصد هزار نفری همان طور که گفته شد توسط عبدالعزیز فرمانفرماییان و همکاران و به مدد شرکت آرمه اجرا گردیده است. این استادیوم در منطقه خرگوش دره واقع است، محور بزرگ استادیوم در راستای شمال ـ جنوب با انحراف معادل 150 درجه به سمت غرب جهت گرفته است. طراحی استادیوم به گونه ای است که تماشاچیان دید کافی نسبت به زمین داشته باشند. بدین منظور حداکثر فاصله تماشاچی از مرکز زمین به سمت شمال و جنوب 136 متر و به سمت شرق و غرب 126 متر است. زمین بازی در اولین مرحله ساخت توسط چمن طبیعی و مطابق آخرین استانداردهای بین المللی فرش شده است. در اطراف چمن یک پیست دو میدانی در 8 ردیف و جنس تارتان احداث شده است. تارتان آخرین فرآورده صنعت پتروشیمی برای زمینهای دو میدانی و پرش است که حالت ارتجاعی آن در سرعت و پرش بازیکن، تأثیر مطلوبی بر جا می گذارد. در سمت غرب در بالاترین سطح استادیوم، جایگاه مخصوص خبرنگاران و دستگاههای کنترل مربوط به صفحه اعلام نتایج قرار گرفته است. در بالاترین نقطه شرق، جایگاه مشعل بازیهاست و یک پله مستقیم ولی موقتی در مواقع لازم، زمین بازی را به محل مشعل مرتبط می کند. ورودی تشریفاتی در قسمت غرب استادیوم در سطح حلقه رفت و آمد خارجی قرار دارد که دارای یک ایوان بزرگ تشریفاتی است و بر محور کوچک استادیوم منطبق می باشد. نور در بالای رامپها در چهار جهت شمال غربی، شمال شرقی، جنوب غری و جنوب شرقی چهار برج بزرگ قرار گرفته اند و روشنایی استادیوم را تأمین می کنند. میزان روشنایی بر مبنای فیلم برداری و جهت دوربینهای تلویزیونی طراحی شده است. چراغهایی که به این منظور به کار برده شده اند، مخلوطی از چراغهای گازی مرکوری و تنگستن هالوژنی است. سطح نور در زمین بازی در حدود 1650 لوکس است و ضریب اختلاف شدت نور در نقاط مختلف 5/101 می باشد.
نادر خلیلی زندگینامه خلیلی در مقدمۀ کتاب خود «تنها دویدن» می نویسد: «در میانۀ زندگی، دست از مسابقۀ با دیگران برداشتم، به رویاهای خود پرداختم و به آرامی در مسیر زندگی گام برداشتم. رویای من عبارت از ساخت خانه ای ساده بود که با دست خالی و مصالح سادۀ موجود در این جهان: از عناصر برگرفته از زمین، آب، هوا و آتش ساخته شده باشد. برای ساخت چنین سرپناهی، آن را در محل، ساخته و آماده می سازیم، مانند صخره ای بزرگ و تو خالی.» او در مورد معماری خود می گوید «خانه ای که به مانند کوره ای آماده می شود و کوره ای که تبدیل به خانه ای خواهد شد. نادر خلیلی اغلب به دلیل کارهای چشمگیر و حیرت انگیزش که سبک معماری پیشرفتهٔ او را با عشق او به فرهنگ ایرانی به ویژه شعر عرفانی آن در هم می آمیزد به نام «معمار و فیلسوف» خوانده شده است. علاقه خلیلی به شعر در شعار او: «آب کم جو، تشنگی آور به دست» آشکار است. این سخنِ جلالالدین رومی هم نمایانگر تمایل خلیلی به درک و ریشه یابی مشکل و هم یافتن راه حلی برای آن است. شعار زندگی او با آرزویش به خدمت به جامعه بزرگتر خود آشکار می شود. او امیدوار است از طریق «معماریِ خاک» به بعضی از مهم ترین موضوع های روز مانند تأمین سرپناه برای پناهندگان، فاجعهدیدگان و نیازمندان جهان بپردازد. یافتن راهحلهای اسکان برای این مردم برای او تبدیل به رویا شده است. او ایده های جلوگیری از قطع درختان جنگلی، ساختن دهکده های زیست محیطی، جلوگیری از گرم شدن کرهٔ زمین از طریق استفاده از عناصر کلی خاک، آب، هوا و آتش و به کارگیری شیوه هایی که فشار بر محیط زیست، منابع طبیعی جهان و اکوسیستم را کم می کند، مهم می شمارد. او معتقد به ایجاد توازن برای حفظ محیطی زیست سالم است. اما دیدگاه خلیلی نسبت به جامعه، منحصر به فرد است. او نه تنها شهر کوچک بیابانی هسپریا(1) در کالیفرنیا بلکه خودِ سرزمین وسیع آمریکا و حتی جهان بزرگتر را اجتماع خود به حساب می آورد؛ خانواده او نه تنها شامل وابستگان درجه اول او بلکه به طور کلی خانواده بزرگتر هستند. آن گونه که خلیلی می گوید: «خدمت کردن نه تنها به عنوان یک ایرانی_آمریکایی بلکه به عنوان یک انسان نیز مهم است. » نادر خلیلی در 22 فوریه 1936 در تهران متولد شد و در خانواده ای بزرگ شد که متشکل از والدین، 9 خواهر و برادر و مادربزرگش بود. خانوادهٔ خلیلی در خانه ای کوچک در محله ای فقیرنشین در شرق تهران زندگی می کردند. او به یاد می آورد که گرچه زیستن یک مبارزه بود اما بزرگ شدن در خانواده ای آنقدر نزدیک به یکدیگر زندگی او را پر از عشق، اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم کرد و همه این ویژگی ها پایه و اساس شادمانی او هستند. او در اواخر دهۀ 1970 بدون پرداخت هزینه ای با خودروهایی که در مسیر ترکیه در حرکت بودند ایران را به تنهایی به مقصد آمریکا ترک کرد. او زبان انگلیسی را نمی دانست و پول چندانی هم نداشت. اما احساس می کرددنیایی باور نکردنی از فرصتها و آزادی در بیرون وجود دارد و آماده بود تا با چالشهای سر راه خود برای باسواد شدن، یافتن کار و جستجو برای شریک زندگی خود روبرو شود. او نهایتا معماری برجسته شد، متخصص در ساختن آسمانخراشها که در دهه 70 در ایران به شهرت رسید. در آن هنگام او در حال سفر دائمی بین دو منزلگاه خود در لسآنجلس و تهران بود. خلیلی می گوید به رغم موفقیتش، به خاطر پیشرفتی که در کارش به دست آورده بود احساس مسرت نمی کرد. او همواره در حال رقابت برای به دست آوردن طرح ها بود و گرچه از احترام خاصی برخوردار بود و چیزهای زیادی هم به دست آورده بود در زندگی خود احساس نوعی خلاء معنوی می کرد. خلیلی در ایران الهام را در ساختارهای گِل و خاکی که هنگام سفر در بیابان مشاهده کرد، و نیز در نوشته های مشهورترین شاعر معنوی ایران، جلالالدین رومی یافت. آن گونه که خلیلی می گوید، رومی معتقد به «وحدت حیات و عناصر چهارگانه» است. برای به هم آمیختن تفکیکناپذیر زندگی و عناصر چهارگانه، چه راهی بهتر از خانهسازی از عناصر خالص ولی محکمی که خاک فراهم آورده است، وجود دارد؟ این دقیقا کاری است که خلیلی اقدام به انجام آن کرد. امروز نادر خلیلی نه تنها در جستجوی خود موفق شده است بلکه توجه بسیاری از محافل معماری، علمی و بشردوستانه را به دست آورده است. سبک بیهمتای او و فلسفهٔ معنوی و انسان دوستانه اش توجه سازمان ملل را جلب کرده است که استفادهٔ سادهٔ خلیلی از عناصر و شیوه هایی به عنوان روشی ماندنی برای خانه سازی برای پناهندگان و قربانیان حوادث را مورد توجه قرار داده است. او بیشتر موفقیت خود و توجه به افرادی که در اطراف او زندگی می کنند را مدیون داشتن شریک زندگی خوب، دوستان و خانواده و نیز کسانی که در دیدگاه مثبت او نسبت به زندگی و تمایلش به کسب اهداف و رویاهای ارزشمند شریک هستند، می داند. گروهی از طرف سازمان ملل برای بازدید و گذراندن شب در این منازل و کسب تجربه در مورد زندگی در چنین خانه هایی در محل حضور یافتند خلیلی خود نیز مانند پناهندگانی که برای آنان خانه ساخته است، زحمت و رنج ریشه کن شدن و اجبار به شروع دوباره را می شناسد. به عنوان مهاجری که با دانش کمی از زبان و فرهنگ کشور آمریکا، به این کشور آمد، در ابتدا تطبیق یافتن بسیار دشوار بود. همان طور که خلیلی اشاره می کند مدت زمانی که لازم است تا با یک جامعه جدید آمیخت بستگی به سابقه هر فرد و شخصیت او دارد. هنگامی که او از تجربه و مشاهده شخصیاش سخن می گوید، معتقد است که در حدود دو تا سه سال برای خو گرفتن به هر زندگی و فرهنگی وقت لازم است. برخی از دشواری های سد راه او پیشداوری ها و نیز سوء تفاهم های زبانی و فرهنگی بود که به ناتوانی درک آداب و رسوم خاص محلی مربوط می شد. زندگی در آمریکا نهایتا برای او سادهتر شد اما توصیه او به سایر ایرانی-آمریکایی ها این است که «هویت فرهنگی خود را محترم بشمارند و آن را حفظ کنند؛ بسیار تلاش کنند و به کار خود و خدمتشان به آمریکا و نیز به ایران افتخار کنند.» موفقیت خلیلی در ایجاد پلی بر فاصله موجود میان جهان بزرگی که از آن آمده است و جهان بزرگی که اکنون به آن تعلق دارد به او قدرت زیادی داده است. ارتباط با دو فرهنگ و دو جامعه متفاوت به او حس همدلی و آزادگی داده است و او را قادر ساخته است تا در زندگی شخصی خود رشد کند و از حرفهٔ معماری خود نیز بهره مند شود. محیط رقابتی ایالات متحده به ویژه برای مهاجرانی که باید به چنین محیطی عادت کنند بسیار دشوار می نماید. خلیلی موفقیت حرفه ای خود را مدیون اعتماد به نفسی می داند که روابط نزدیک خانوادگی و نیز هویت فرهنگی قویاش به او ارزانی داشته است. او دارای قوۀ تشخیص عالی، اشتیاق و کنجکاوی برای یادگیری و توانایی بینظیری است برای این که مسائل را بیش از اندازه جدی نگیرد؛ او همواره حس شوخ طبعی دارد. خلیلی نظرات خود را با اشتیاق و تخیل بیان می کند؛ او اصطلاحات فارسی را با حس شوخطبعی آمریکایی می آمیزد و بدین گونه هیچ وقت خود را خیلی جدی نشان نمی دهد. این ویژگی ها به همراه نیاز واقعی و تزلزل ناپذیر به موفقیت، با داشتن هدفی آشکار و محکم در پیش رو به خلیلی این توانایی را داده است تا نه تنها پایدار بماند بلکه در این اجتماعی که اغلب پرفشار هم هست، پیشرفت کند و کامیاب شود. جنبه دیگر فرهنگ آمریکایی که می تواند برای مهاجران دشوار باشد سیستم تشکیلات اقتصادی آزاد آن است که مزایا و معایب خود را دارد. خلیلی آموخت که در میان موارد قابل انتخاب و اختیار بی شماری که اغلب مردم در آنها بلعیده می شوند، گم نشود. او در مقابل، راهی را دنبال کرد که معتقد بود به شادمانی واقعی برای او منتهی می شود. او همواره معتقد بود که هر کسی مرتکب اشتباه می شود و همیشه امکان شروع دوباره وجود دارد و این که بخشیدن و فراموش کردن، روش صحیحی محسوب می شود. شهرت جهانی آمریکا به عنوان جامعه ای آزاد تأثیر زیادی بر خلیلی داشته است: «من معتقدم در مورد این ویژگی، دو کلمه دیگر، آمریکا را به خوبی توصیف می کنند: اشتیاق و رویا. من هنوز چهار دهه پس از رسیدن به آمریکا، معتقدم که این دو کلمه نیروی محرک زندگی من بوده است؛ این دو کلمه جوهرهٔ آمریکا را نشان می دهند. «به نظر خلیلی تفاوت آمریکا با سایر کشورها از این جهت است که برای صداقت، کار و تلاش شدید و اشتیاق کودکانه در مردمش ارزش قائل است و آن را پرورش می دهد. تخیل آزاد و رهای خلیلی در این محیط شکوفا شد. او به توانایی آمریکا در حمایت از عقاید جدید معتقد است و واقعا آن را تحسین می کند. به گفتهٔ خلیلی زندگی در آمریکا تأثیر سودمند دوگانه ای بر او داشته است. او قادر بوده است تا از فرصتهای بیپایان برای ساختن آیندهاش بهره مند شود؛ فرصتهایی که به واسطه روحیه پیشگامی آن کشور در اختیارش قرار گرفته است. در عین حال ذهنیت آمریکا که از مردم گوناگون تشکیل شده است به او اجازه داده است تا ارزش میراث و فرهنگی را بشناسد که با آن بزرگ شده و تا به امروز آن را گرامی می دارد. مطالعات اخیر نشان داده است که ایرانی- آمریکایی ها در میان موفقترین گروه های مهاجران در این کشور هستند. خلیلی که خود نمونهٔ درخشانی از این گروه است معتقد است که شخصیت ایرانی و به طور خاص توانایی آنان به تطبیق با موقعیتهای جدید بدون توجه به این که چقدر خارجی و دشوار است، امتیازی بزرگ بوده است. ایرانی ها یک حس قوی فردیت دارند؛ این حس آنها را بسیار خلاق و نیز سرشار از انرژی می کند و به آنان امکان می دهد تا به پیش روند و موقعیتهای رهبری را در دست گیرند. خلیلی معتقد است ایرانی ها از تمام چیزهایی که آمریکا در اختیارشان می گذارد بهره بردهاند و اثر ماندگار خود را بر این جامعه گذاشتهاند: «ایرانی ها به این اجتماعی که از افراد مختلف تشکیل شده است موهبت بیهمتای فرهنگ خود، نشاط، گشاده دستی، دوستی، شعر و حس قوی از زیبایی که به شدت ایرانی است را می افزایند.» ایرانی بودن و احترام به هویت خود در زندگی روزانه و درون جامعه و به طور خاصتر در جوامع علمی و معماری به خلیلی این توانایی را داده است تا احترام زیادی کسب کند و فرصتهای استثنایی خاصی برای او ایجاد کرده است. با تصویر اغلب منفی ای که امروز رسانه ها از ایرانیان نشان میدهند، دیدن فرد ایرانی موفق و جسور که به جامعهٔ آمریکایی بسیار خدمت می کند، در حالی که همچنان هویت ایرانی خود را حفظ کرده است، بسیار خوشایند است. این دوگانه بودن درونی او و نیز کارش، چیزی است که خلیلی امروز را ساخته است؛ یعنی یکی از متواضع ترین و سرشناس ترین افراد ایرانی آمریکایی. جایزهها در سال ۱۹۸۴ انجمن معماران آمریکا در ایالت کالیفرنیا جایزه «تبحر در فن آوری» را به خاطر ابداع خانههای سرامیکی به او اهدا کرد. وی همچنین جایزه معتبر معماری آقا خان را در سال ۲۰۰۴ دریافت نمود. همچنین از سازمان ملل متحد تقدیر نامهای دریافت کرد[۲]. جایزه آقاخان این جایزه را شاید بتوان مشهور ترین جایزه معماری جهان دانست كه از بیش از 20 سال گذشته و سالهای سال است به كارهایی داده میشود كه دارای اثری ویژه علی الخصوص در جهان اسلام هر 3 سال یكبار به عدهای داده میشود ، جایزه ۵۰۰ هزار دلارى بنیاد آقاخان بین كسانى كه در ساخت و پیشبرد هر پروژه بیشترین سهم را داشته اند از آرشیتكت تا استادان بنا تقسیم مى شود. مراسم رسمى اهداى جوایز روز ۲۸ نوامبر در گنبد همایون در هند با حضور نخست وزیر دنموهان سینگ و شخص آقاخان رهبر اسماعیلیه برگزار شد . در اصل این جایزه نیز تأییدی است بر راهی كه 30 سال است آن را تعقیب میكنم؛ من پیش از این نیز جایزه انستیتو معماران ایالات متحده و تقدیر نامه سازمان ملل را نیز چند جایزه دیگر را دریافت كرده ام و جایزه آقا خان نیز در ادامه كارم به لحاظ اینكه موید بر درست بودن اندیشه است و در عین حال در همه جا نام ایران و معماری ایران برده میشود ارزشمند است. نادر خلیلی، معمار و اندیشمند سرشناس ایرانی بر اثر نارسایی قلبی در ششم مارس 2008 در سن هفتاد دو سالگی در بیمارستانی در لس آنجلس دیده از جهان فرو بست. یادش گرامی و روحش شاد.